سراب ساز سودا ستیز

سراب می سازم و سودا می ستیزم

یک وقتهایی

12 دیدگاه نوشته شده توسط در آوریل 22, 2012

یک وقتهایی لازم است یک نفر در زندگی آدم باشد که حرفهای احمقانه و مسخره اش را با دقت و لذت گوش کنی و کارهای عجیب و غریب و اشتباهش را با هیجان دنبال کنی، فقط بخاطر اینکه خودش از تمام حرفها و کارها مهمتر است.

من مال

12 پاسخ به “یک وقتهایی”

  1. navat آوریل 22, 2012 در 10:32 ب.ظ.

    یک وقت هایی، که بیشتر از یک وقت هایی است، لازم است یک نفر در زندگی آدم باشد که حرفهای احمقانه و مسخره ات را با دقت و لذت گوش کند و کارهای عجیب و غریب و اشتباهت را با هیجان دنبال کند و بعد از هر کار یا حرف ابلهانه ات بخندد یا همین طور زل بزند بهت و وقتی مجبورش کنی به حرف زدن فقط بگوید: «زنده باشی»! اشکال ندارد که این زنده باشی اش تا زنده هستی هر روز، هر لحظه بکشدت، فقط باشد!

    پاسخ
  2. آنوش آوریل 22, 2012 در 10:50 ب.ظ.

    خیلی عاشقانه بود که این 🙂

    پاسخ
  3. olympusmons آوریل 23, 2012 در 10:49 ب.ظ.

    الان دقیقا یادم افتاد چرا یه مدت این طرفا پیدام نشد. چون روان آدم رو به هم میریزه برخی نوشته هاتون : دی

    پاسخ
  4. ناشناس آوریل 24, 2012 در 2:53 ب.ظ.

    چقدر حرف میزنین شما…حرفهای خوب چرا نمیزنین؟

    پاسخ
  5. مادیان وحشی آوریل 25, 2012 در 11:59 ب.ظ.

    گاهی وقتها فکر میکنم فقط همینطوری می شود کارهای مرا تحمل کرد 🙂

    پاسخ
  6. fanoos آوریل 26, 2012 در 12:50 ب.ظ.

    بیچاره دل خطای تو در چشم او نکوست
    گوید به من هر آنچه که او کرد خوب کرد(فریدون مشیری)
    پست شما هم مثل اولین باری که این شعر را خواندم به دلم نشست گرچه هرگز از چگونگی اش سر در نیاوردم

    پاسخ
  7. سمیرا مِی 19, 2012 در 7:43 ق.ظ.

    😦 چقدر برای اینکه کسی به احمقانه هام دقت کنه یا بخنده تنگ شده … همین نشون میده خیلی وقته که تنهام :((

    پاسخ
  8. بنفشه جون 7, 2012 در 12:24 ق.ظ.

    عالی بود ،خیلی خوب بود:)

    پاسخ
  9. پروانه کوچولو ژوئیه 14, 2013 در 9:49 ق.ظ.

    داشتم بلاگم رو می خوندم رسیدم به جوابیه که برا این پست نوشته بودم…
    یاد دوران قدیم افتادم 🙂

    پاسخ

بیان دیدگاه